ای دختر من درس بخوان؛ فصل بهار است
بیکار به خانه منشین، موقع کار است
یک چادر از عفت و ناموس به سر کن
وانگاه برو مدرسه تحصیل هنر کن
خود را زکمالات و هنر نور بصر کن
چون دختر بی علم به نزد همه خوار است
ای دختر من درس بخوان فصل بهار است...
به نظرم دقیق ترین نگاه به علم آموزی زنان و حتی مساله زنان در محیط روشنفکر زده ی مشروطه را همین #سید_اشرف_الدین_گیلانی داشته که به واسطه ی مشهور بودن روزنامه اش، #نسیم_شمال همه او را به این اسم می شناسند.
استاد نظم معاصرمان می گفت از نظر نسیم شمال زیباترین صحنه ی عالم و بهشت روی زمین زمانی بوده که صبح در کوچه دختر ها و پسرها در کنار هم به مدرسه بروند...
حالا که صد سال بعد از آن سال ها مشغول گذراندن سومین ترم از مقطع کارشناسی ام هستم و مادرم راهی شده تا از رساله دکترایش دفاع کند یاد نسیم شمال می افتم که جدای بهشت آسمانی ای که نمی دانم میانش هست یا نه، دنیای امروز ما را بهشت می داند، جایی که سالهاست دختر ها و پسرها کنار هم نه به مدرسه که حتی به دانشگاه می روند...
.
پ.ن: نکته این است که این شعر را نباید با معیار های حافظ و سعدی مقایسه کرد و گفت شعر خوبی نیست. به سبک روزنامه وار آن زمان که اقتضای شرایط اجتماعی آشفته بوده علاوه بر شلختگی موجود شعر خوبی محسوب می شود ??
پ.ن: اینجا جا دارد گریزی هم بزنیم به آن نظام ملعون ضد زن که به نام اسلام هر کاری به کام خودش انجام می دهد... لعن الله آل سعود... همچنان... هر لحظه...